جدول جو
جدول جو

معنی کش وفش - جستجوی لغت در جدول جو

کش وفش
ناز، عشوه، کرّوفر، شان و شوکت
تصویری از کش وفش
تصویر کش وفش
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کش و فش
تصویر کش و فش
شان و شوکت کر و فر: (ما مرید جبه و دستار و کش و فش نه ایم نیست واعظ، جز نبی و آل پاکش پیر ما)، (رفیع واعظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کش و فش
تصویر کش و فش
((کَ شُ فَ))
شان و شوکت، کروفر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کش فش
تصویر کش فش
شان و شوکت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کش واکش
تصویر کش واکش
کنایه از بگو مگو، نزاع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قش ودش
تصویر قش ودش
نادرست نویسی غش ودش پارسی است اوش وبوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کش واکش
تصویر کش واکش
کشاکش کش مکش. یا در کش واکش بودن، در کشاکش و مجادله بودن: (میشود معلوم واعظ ز آمد و رفت نفس اینکه با ما زندگی پیوسته در کش واکش است)، (محمد رفیع واعظ) یا توی کش واکش افتادن، در کشاکش و مجادله افتادن: حوصله بنظمیه رفتن و شکایت کردن و توی کش واش افتادن را در خود ندید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کش مکش
تصویر کش مکش
کشیدن و رها کردن، از هر سو کشیدن کشاکش، جدال ستیزه: (روز و شب در جنگ و اندر کش مکش کرده چالیش آخرش با اولش)، (مثنوی)، خوشی و نا خوشی غم و شادی، امر و نهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کش مکش
تصویر کش مکش
((کِ مَ کِ))
کشیدن و رها کردن، از هر سو کشیدن، جدال، ستیزه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فش فش
تصویر فش فش
آواز سوختن باروت نمزده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فش فش
تصویر فش فش
صدای مار، صدای بیرون زدن مایعی از جایی باریک با فشار، صدای آتش بازی، فش
فرهنگ فارسی عمید